زیبایی یه زن یعنی چی ؟

زیبایی یه زن یعنی چی ؟

یه روزی رو یادم میاد که بلاگر راه اندازی شد و من با غروری که پیدا کرده بودم بلاگفا رو رها کردم و رفتم به سوی بلاگر ، یه مدت چه شور و اشتیاقی داشتم ، امکانات وسیع و … چشم منو کور کرده بود ، بلاگر که فیلتر شد ، باز به خودم نیومدم و رفتم سراغ وورد پرس و وبلاگ جدیدم رو راه اندازی کردم ، چه دوران طلایی ای بود .

اما وقتی اون رو هم فیلتر کردن ، یه مدت دپرس بودم ، اما بعد به خودم اومدم و وقتی به گذشته ی خودم نگاه کردم دیدم خیلی اشتباه کردم ، بلاگفا با اون همه امکانات جور واجور رو رها کردم و رفتم از خارجی ها دارم امکانات میگیرم

البته نمیخوام بگم که خدای نا کرده بلاگفا و وبگذر و … دست به یکی کردن تا وبلاگهای فارسی تحت کنترل دولت میبخشید خودشان باشه ها ، به خدا اگه زبونم لال ، اینطوری باشه .

در مورده سایتهای آمار گیری هم همینطور ، من وقتی دیدم که سایتهای آماری خارجی امکانات وسیع تر و بهتری از خواننده هایم ارائه میدهند وبگذر رو رها کردم و رفتم به سراغ اونها ولی هر روز یکیشون فیلتر شد یا باز نشد.

خدایا من اشتباه کردم اول تو منو ببخش بعد خودم از بلاگفا و وبگذر و … معذرت خواهی میکنم ، هر چند که میدونم گنهکارم ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا منو ببخش ( با زجه ) .

تقاضای بخشش از بلاگفا

ای همیشه ماندگار با سیاست … ، ای که سرورت همیشه روشن ، ای پر وبلاگ ، ای بهترین مکان برای بی مکانها ، ای پر امکانات بی امکانات ، ای دوست دار آزادی اندیشه ، ای حامی بی پناهان ( با گریه ) ، ای همگام با آخرین علم روز ، ای تکنولوژی ، ای که به دنبال سیاست نیستی ،ای دوستدار مغزهای بی مغز ، ای جوون ای قربوون . . .

تقاضای بخشش از وبگذر

ای که آمارهایت گاهی راستکی و همیشه آبکی ، ای که هر چی دوست داری آمار میدهی ، ای جمع کننده ی اطلاعات ، ای ندادنده ی اطلاعات ، ای قربون اون سرور های خاک گرفتت ، ای همگام با … و . . .

شعر مرتبط با هر دو

مرا ببخش مرا ببخش ، برای آخرین بار

دوباره فیلترم نکن ، برای چندمین بار

بالاخره بعد از کلی گذشت زمان تونستم وارد وورد پرس بشم ، این اتفاق بزرگ رو که امروز رخ داد ، به همه برادران ایرانی ، خارجی ، این طرفی ، اون طرفی ، بی طرفان ، همه طرفان ، خودم و … تبریک و تنهیت عرض میکنم و خوشحالم از اینکه میتونم دوباره بنویسم .

زیبایی یه زن یعنی چی ؟ فوریه 20, 2009

Posted by خفی in اجتماعی, دین و مذهب, کوتاه ولی خواندنی.
2 comments

بینی کوچیک ،لب و دهن قشنگ ، صورت زیبا ، پوست با طراوت و …

این جوابهاییه که اگه از هر پسر جوونی بپرسی میگه ، حتی اگه از دختران زیبا هم بپرسی کم و بیش همین رو میگن

اما به نظر من زیبایی یه زن رو میشه به دو قسمت تقسیم کرد :

یکی زیبایی ظاهری که همونیه که بالا اشاره کردم ، یه ذره بیشتر یا کمترش هم مهم نیست

یکی هم زیبایی باطنی ، که میشه اخلاق خوب ، رفتار خوب و … رو نام برد

اما اگه قرار باشه همه دنباله دختری باشند که همه چیزش خوب باشه ، دیگه نمیشه کسی رو پیدا کرد و یا خیلی کم پیدا میشه

یکی ابروش قشنگه ، بینیش مثل پینوکیو میمونه

یکی بینیش قشنگه ، دهنش تا بنا گوشه

یکی صورتش قشنگه ولی خیلی چاقه و …

یکی هم هست که خیلی زیباست اما درونش خرابه خرابه ، مثل سخن پیامبر که میگه زن زیبا در خانواده بد

اما یکی هست که هم قیافه خوبی داره و قشنگه و هم اخلاق و رفتارش خوبه ، میدونید اون کیه ؟ نمیگم تا تو خماری بمونید

اما زیاد نباید به صورت و بدن و … توجه کرد و باید چشمها رو باز کرد تا روح قشنگ یه دختر رو دید

راستی معیار شما تو زیبایی چیه ؟؟؟؟

اختراع علمی فوریه 19, 2009

Posted by خفی in اجتماعی, طنز, علمی, کوتاه ولی خواندنی.
1 comment so far

پژوهشگران با بهره گیری از فناوری های پیشرفته صوتی موفق شدند صدای گفتگوی مورچه ها را ضبط کنند .

 اولین صدای که ضبط شده از مورچه ها :

 مورچه ها گوش کنید : دانشمندان ما توانستند بلندگویی اختراع کنند که صدای ما به گوش انسانها نیز برسد 

استفاده از کلمات عاشقانه برای پرستاران انگلیسی ممنوع اعلام شد فوریه 19, 2009

Posted by خفی in اجتماعی, سخنان نغز, طنز, عاشقانه ها, کوتاه ولی خواندنی.
1 comment so far

پرستار انگلیسی = عزیزم لطف کن دارویت را بخور

پرستار ایرانی = میخوری یا بریزمش دور ؟

 پرستار انگلیسی = جیگرم ،عروسکم ، نازت رو بخورم چته

پرستار ایرانی = باز چه مرگته ؟ برای من ادا در نیار

 پرستار انگلیسی = ملوسم ، قربونت برم ، بیا بغلم

پرستار ایرانی = شیطونه میگه همچین با مشت بزنمش که یادش بمونه که کجا اومده

پرستار انگلیسی = میخواهید براتون داستان بخونم تا خوابتون ببره ؟

پرستار ایرانی = مرتیکه عوضی مگه نمیبینی الان شبه و من خوابیدم ؟ پس چرا زنگ میزنی ؟

 و…

هنوز هیچ دانشمندی نتوانسته یک زن را کشف کند- جراید - فوریه 19, 2009

Posted by خفی in طنز, کوتاه ولی خواندنی.
add a comment

اگر کسی کشف کرده سریعاً ، برای ثبت بزرگترین کشف بشر . . .

نه بابا من یه چیزی گفتم ، تا حالا هر کی ادعا کرده زنان را شناخته بعد یه مدت خودش رو حلق آویز کرده

بچه 13ساله در انگلیس، پدر شد. فوریه 19, 2009

Posted by خفی in اجتماعی, طنز, کوتاه ولی خواندنی.
add a comment

واقعاً آدم ازکار این خبر گزاریها میمونه حیرون ، من موندم چرا ننوشته اند دختری پانزده ساله مادر شد !

 اما یه چیز یادم افتاد یواشکی میگم ها : من خودم توی سیزده سالگی هر رو از بر تشخیص نمیدادم

 اما همین بهتر که تشخیص نمیدادم . . . الان هم که مثلا تشخیص میدم ، هنوزم تو اولش گیر کردم . . .  

آرزو فوریه 19, 2009

Posted by خفی in اجتماعی, طنز, عاشقانه ها, کوتاه ولی خواندنی.
add a comment

غضنفر علاقه ی زیادی به آناهیتا داشت ، هر روز صبح خودش رو زود میرسوند سر کار و دیر وقت می رفت خونه تا اون رو  که از خونه میاد بیرون و میره سوار ماشینش میشه ببینه ، فقط می ایستاد و بدون هیچ کاری و عکس العملی و حرفی نگاهش میکرد . وقتی آناهیتا ازدواج کرد ، اون بی هیچ کلامی داماد و عروس رو با چشماش بدرقه کرد ، به اون حتی غذای عروسی هم دادند ولی اون هیچی نگفت ، فقط گفت مبارک باشه  و  زباله های عروسی رو که توی کوچه ریخته بود رو مثل همیشه جارو زد

باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . . ..


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خوب گوش کردن را یاد بگیریم…
گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود ، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام .. . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی از شادی به هوا میپری ، مواظب اش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه .. . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مهم بودن خوبه ولی خوب بودن خیلی مهم تره . . .

---

یک روز رسد غمی به اندازه کوه                    یک روز رسد نشاط اندازه دشت

افسانه زندگی چنین است عزیز                    در سایه کوه باید از دشت گذشت