دیگه آرامش من صورت زیبای تو نیست: تو بمان در هوس و حال و هوای دل خویشدگر از شهر دلم راه به دنیای تو نیستتو چه رندبودی و من ساده تورا می خواندم دلم افسوس که دیگر به تمنای تو نیست